80-12-06
از چه بگویم ،از چه چیز ،از چه کس و به خاطر چی .. از روزهایی که هیچ امیدی نیست ،از روزهایی
که جز تنهایی چیزی حاصل کار ما نیست ،از روزهایی که مثل جهنم گرم و مثل یخبندان سرد و بی
روح است،از روزهای تکراری ،از روزهایی که......
آیا تنهایی به سراغ همه کس می آید ؟! همه مثل ما هستند ! چه روزگار عجیبیه ،روزهایی که بدون
هیچ هدفی سپری میشن ،روزهایی که هنوز هفته ها ،ماهها ،به دنبالشان می آیند.
تا کی وچه وقت باید باید تحمل کرد ،آیا روزی خواهد رسید که آزاد باشیم ،آیا این روزها به پایان خواهند
رسید.؟باید نشست وبه امید روزهای پایانی بود ،روزهایی که خیلی دیر به سراغ ما می آیند...
اما باید تحمل کرد چه میشه کرد زندگی یعنی همین ،خوب یا بد باید ساخت با روزهایی که در انتظار
ماست.ای کاش میشد دچار همچین روزهایی نشد ،ای کاش میشد همه چیز را تحمل کرد ،و ای کاش
می شد به جواب تمام کاشهای زندگی رسید ...ولی افسوس در اینجا برای هیچ سوالی هیچ جوابی
نیست ،پس به امید روزهایی که بتوانیم به جواب تمام سوالهایمان برسیم و روزهای بهتر..
به یاد........